هبوط انسان به زمین، با چرخش مفهوم ظلم به انواع مختلف و متنوع در ارتباط با انسان همزمان شد .. ظلم هایی که من به خود روا داشتم و می دارم! در ارتباطی عمیق با ظلمیست که به هم نوع خودم روا داشته ام و می دارم ..
بیاییم به نگاه لطف و رحمت به خودمان اندیشه و نگاه کنیم .. شاید در یابیم که شایسته رحمت، خدای رحمانیم .. ان شا الله ..
ولی من مطمئنم بالاخره یه روزی از همین هبوط گاه با هم عروج می کنیم درست به زیر همون درختی که آدم و حوا ازش هبوط کردن به زمین. بهت قول می دم که خود خدا، سیب های اون درختو بهمون تعارف میکنه. اصلا از همین الآن گاز زدن ِ امنِ اون سیب های مصیبت بار رو بهت وعده میدم. میدونی ؟ من سخت به لحظه های آخر ِ این سقوط امیدوارم. به عروج ِ ته ِ این سقوط امیدوارم. حالا واستا و نگاه کن!
ولی من مطمئنم بالاخره یه روزی از همین هبوط گاه با هم عروج می کنیم درست به زیر همون درختی که آدم و حوا ازش هبوط کردن به زمین. بهت قول می دم که خود خدا، سیب های اون درختو بهمون تعارف میکنه. اصلا از همین الآن گاز زدن ِ امنِ اون سیب های مصیبت بار رو بهت وعده میدم. میدونی ؟ من سخت به لحظه های آخر ِ این سقوط امیدوارم. به عروج ِ ته ِ این سقوط امیدوارم. حالا واستا و نگاه کن!
ماریای خوبم اکنون یک سال و چند قرن است که تو را ندیده ام و دستهایم دستهای تو را نبوسیده اند و لبهایم لبهایت را نوازش نکرده اند، مهربان زیبا رویم من به نسیمی که عطر موهای تو را احساس میکند حسادت میکنم و به مردمی که نفس می کشند هوایی را که به نفس های تو آغشته شده به دیده ی نفرت می نگرم.
زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زم
عقربه های ساعت تند و تند می دویدند گویی زمان دنبالشان کرده بود و من تو را جایی میان ساعت دوازده تا دو گم کردم و شنهای ساعت تمام شد. انگار زمان آنها را بلعیده بود.
تو جایی میان شعرهای شهریار آمدی، جانم به قربانت و جایی لا به لای شعرهای سعدی رفتی دامن کشان من زهر تنهایی چشان و شنهای ساعت تمام شد و زمان خاطراتت را بلعید و قی کرد بلعید و قی کرد بلعید و قی کرد.
تو تنهایی فاطمه. تنهای تنها. و اسمت را گویی آفریدهاند تا مخاطبِ وحشت باشد؛ هبوط همزمان ترس و تنهایی. لحظهای که درمییابی جز تو گوشی نیست، و زبانی، و چشمی. و ناگزیر میشوی در شبی که شهر بر ضد صبح آدمیان، با سلاح سمفونی زبالهها به مبارزه برخاسته، تو، خود، تنها، در سیاهی فرو شوی.
آیا بازبمانی، یا برسی.
بسم الله قاصم الجبارین
نمی دانم از کجا شروع شد،
شاید از همان لحظه ای که خداوند گِلِ وجود ذرات را تدبیر می کرد،
شاید از همان لحظه ای که حضرت پدر رخ حضرت مادر را در روز الست دید و عاشقش شد
شاید هم قبل تر از این قضایا و به وجود آمدن آدمیان...کسی چه می داند؟
شاید قبل تر از آفرینش همه ی جهان و هرآنچه در آن هست
کسی چه می داند؟
فقط این را می دانم که اگر درخت ممنوعه ای نبود، چگونه می توانستیم حسینِ فاطمه(س) را بجوییم؟چگونه دیوانه وار بر گردش جمع میشدیم؟چ
اصلا خدا از آدم های قالبی خشکه مقدس یک بعدی بدش می آید....اگر نه چرافرشته های مطیع و پاکش را که همگی از آغاز خلقت شان یا در حال رکوعند یا در حال سجود...به پای آدم خطاکار خون ریز می افکند...علی چرا چهار هزار خر مقدس حافظ قرآن و شب زنده دار صائم الدهر قائم الیل را در نهروان به زیر شمشیر مردانه اش می گیرد؟
پس از هبوط آدم،
حوّا
به قساوتی خفته در دل،
به سنگینی نگاهی ابدی، پابند شد.
حوّا
آن غزل پیچیدهی آفرینش،
در زمهریر سکوتی تا ابدیتِ دنیا،
به چارپارهای تشنه از نوشیدن آغوش “هو”،
بدل گشت.
و دنیا
این آلودهْ مخلوق
چه میدانست بیرحمی او تا کجا دامنکشان
پیش خواهد رفت...
پ.کاش بخونی وقتی مینویسم که، هرچی روزا بیشتر میگذره، ازت بیزارتر میشم.
تاریخ، از «شام هبوط آدم» تا به «ظهر شهود شما» برسد، چقدر راه را، طی کرده است؟
از اعتراض ملائک و اعراض شیطان از سجود، تا برسند به دیدن "یفسد فی الارض" و "یفسک الدمی" شان_ تا به جاری شدن خون ثاراللهی شما_ زمین چند بار دور خورشید چرخیده است؟ آسمان چند بار باریده است؟ خورشید چند بار تابیده است؟ ماه چند بار بر پهنای شن های این بیابان بی آب و علف نور تابانیده است؟
چقدر؟ چندبار؟ چه مقدار زمان؟
می شود ریاضی نمی شود حساب کرد؟! نه؛
ولش می کنم! می نشینم با خ
همه ما یک روزی یک جایی چوب خط زندگی مان پر میشود، حالا نه اینکه سرمان را بگذاریم زمین و دراز به دراز بیفتیم روی زمین و دور از جان، جان نداشته باشیم.
نه، همینکه یک جایی احساس کردی که دیگر هیچ چیزی حالت را خوش نمی کند، که دیگر هیچ چیزی دلت را هری نمیریزد پایین، که دیگر دلت غنج نمیزند برای یک دوست داشتن، مرده ای، حتی اگر جان داشته باشی، حتی اگر نفس بکشی.
غروب دلگیریه، بعد از عشقبازیه اجباری از جانب من و عدم تکمیل فرایند، بعد از هزار چانهزنی با خودم که هیچ فرقی بین میم و ح در عشقبازی نیست و تمام تفاوت در هورمونهای من است، حالا به کنجی خزیدهام و غم در دلم بمانند قطره آبی بر سنگ دارد رسوخ میکند و من به هرچه پناه میبرم تا گریزی یابم از آن در این سکون و خلوت.
در آغوش میم اما برایم مسجل شد که من بی عشق نمیتوانم. یا باید زندگی را کنار بگذارم و یا هرازچندی تن به عشقی هرچند سوگوارانه دهم.
بس ا
ارغوان چارقدش رو سرش کرد، بلند شد سرش رو از میون پنجره نیمه باز برد بیرون، نیم تنه برهنه شو کش داد و تا کمر از پنجره آویزون شد و دست دراز کرد تا تنها اناری که تو بالاترین شاخه درخت مونده بود رو بچینه، نوک انگشتاش رسید به انار، ارغوان نگاهش به آسمون بود و میشنید که پرنده ها بهش میگفتن میرن که تو پرو بمیرن، انار روی زمین افتاد و ترک خورد و رنگ قرمزش سنگ فرش رو پوشوند، چارقد ارغوان روی شاخه موند و ارغوان همراه پرنده ها می رفت که تو پرو بمیره.
آخرین باری که انقدر به کارام فکر نکرده بودم یادم نمیاد! یعنی یه آدم میتونه انقدر تنزل کنه! همینقدر احمقانه!
یاد حرفای استاد می افتم که داشت اصول کار یاد میداد، میگفت چقد این گزینه مهمه!
*خودشیرین
مخلوطی از تنفر و ترس و حس ناپاکی و رانده شدن
یاد رفقای قدیم افتادم...
من بی معرفتم، شما دیگه چرا؟
یادش بخیر یه زمانی گفتگوها داشتیم! من انقد بهت سر میزدم، تو نباید یه بار بگی برم ببینم چه مرگشه؟ دستشو بگیرم؟ قدیما بامعرفت تر بودی... میدونی الان چق
سالهای زیادی از آن پاییز گذشته، اما او هنوز در آغوش من خواب است. یک منْ جامانده کنار آن دیوار و تکان نمیخورد، مبادا که او از خواب بیدار شود. چه لذتی بالاتر از این است که کسی آرامش را در آغوش تو پیدا کند؛ آغوشی که پیش از این به هیچکار نمیآمد. یک منْ هنوز به آن دیوار تکیه داده و مست عطر موهای اوست. دلم که میگیرد دست میکشم بر تن او و نفس در سینهام حبس میشود از هیجان. یاد خاطره هیجان اولینبار که لمسش کردم میافتم. لمس ِ ممنوعه و هبوط. خد
به کویر ماننده ایم
و به صحراهای داغناک
ما ،این آدمیان هبوط کرده در وادی حیرت
که چارسومان را دیوارهای سیمانی گرفته اند
تشنگانی که قدر دریا ندانسته
و پا از گلیم خویش فراتر گذاشتند
و سر از سراب در آوردند
ما این آدمیان سرگشته
این تشنگان تهیدست
...
و گفت :
یا موسی!
فقیر آنست که روزی دهنده ای چون منش نیست...
و بیمار آن که طبیبی چون من ندارد...
و غریب آن که رفیقی نیافته مانند من...
خدایا!
ما گدایان همواره در پیشگاهت سر میساییم
که از فقر عشق رنج می بریم
و ا
همیشه اینطور نیست که آدمهایی که دوستت دارند برای همیشه دوستت داشته باشند، شاید هم برای همیشه دوستت داشته باشند اما برای همیشه با تو نمی مانند و تو، یک روز از خواب بیدار میشوی و میبینی اویی که دوستت داشته بی هوا و یکهو رفته و خروار خروار خاطره جاگذاشته توی قلبت و خروار خروار حسرت روی دوشت و تو می مانی و یک عمر این پرسش بی پاسخ که چرا بلد نیستی کسانی را که دوستت دارند دوستشان داشته باشی.
مشکلات اول برایم یک :دی گذاشتند
تا آمدم بخندم
بهمن شدند روی سرم...
تا سرم را از لایشان در آوردم
دیدم نزدیک تولدم است
تا خواستم بنویسم اسفندیام
همان جا بهمن دوم از راه رسید و دودم کرد
چیه؟ مسخره است؟
سادهاش میشه:
از بس لای مشکلات لولیدم که زندگیم تموم شد.
میخوری زمین هوا میره تموم شُد.
حالا طبقهها رو دونه دونه پایین میام.
کار از هبوط هم گذشته.
راه سمت جهنم است.
بسم الله الرحمن الرحیم
آغاز هر سوره با اسم است. اسم اللّه ی ک رحمان است و رحیم.
بسم الله الرحمن الرحیم هر سوره اختصاص ب همان سوره دارد و می بایست ب آیات ابتدایی سوره متصل شود.
می فرماید:
بِ
اسم.
ب ، مانند ظرفی است مبسوط و کشیده و دحو شده، ک مظروف آن ب پایین افتاده و هبوط کرده است و علامت کسره و شکستگی و خضوع و انحنا دارد.
این ظرف مبسوط و دحو شده با نقطه ای هبوط کرده، ماقبل اسم، ظهور یافته و تجلی کرده است. کدامین اسم؟ اسم « الله » جمیع صفات و اسماء،
وقتی که ماه کامل شد / نرگس آبیار
تا وقتی این فیلم را ندیده بودم نمی دونستم برادر عبدالمالک ریگی درگیر چنان ماجرایی داشته .
احساسات بدون تعقل خطرناکه . هم برای خود شخص و هم برای دیگران .
یک جا بت میسازی و جای دیگه همون بت را میشکنی .
نه بواسطه تفکر بلکه یک دفعه یک بت جدید وسط زندگیت هبوط میکنه که دو پادشاه در یک سرزمین نگنجند و دستور از بالایی جدید صادر میشه که
پ(فتحه) بشکن اون بت(ضمه)
+فیلم خوبیه . ببینید ...
من فقط به یک نکته ی اون اشاره کردم .
کل
نامهای به دوستبه نام او که بودنمان یادی از اوستبهترین! یادت باشد، انسان اگر بهخاطر سیبی که نشانۀ دانش بود، هبوط کرد، با همین سیب باز باید عروج کند و به درگاه خدا برسد.پس هیچ لحظهای را که در آن میتوانی به دانش و حکمت بپردازی، صرف چیز دیگری نکن. مریمجان! جمعشدن ما در کنار هم، بهانهای است برای دوختن تمام این تکلحظهها بههم و افزایش نور عقل و ایمان.امیدوارم همواره در زندگی هدف داشته باشی؛ چراکه انسانهای بیهدف، مجبورند تمام عمر
سلام
الان بامداد چهارم خردادماه 1398 مصادف با اولین شب قدره ماه رمضونه. حال و حوصله مسجد و دعا و بیرون رفتن رو نداشتم. دیدم چی بهتر از اینکه وبلاگ هبوط مورد علاقم رو بسازم.
میخوام اینجا بنویسیم از حرفایی که نمیتونم حتی با نزدیکترین آدمهای زندگیم به زبون بیارم.تنها راهی که دیدم اینه که خونه تنهاییمو به تنهایی بسازم تا بتونم راهمو پیدا کنم، بازم به تنهایی...
اینکه این همه رو تنهایی تاکید میکنم دلیل داره که بعدا به مرور دلایلشو مینویسم...
این صفح
ارغوان با صدای هزار هزارتا گنجشگ که داشتن جان عشاق شجریان رو زمزمه میکردن بیدار شد، رفت کنار پنجره و صورتش رو چسبوند به شیشه و گرمای صورتش شوق زندگی رو انژکسیون کرد تو رگ سرد پنجره، پنجره جونگ رفت و کم کم رنگهای مداد رنگی برگ درختا رو نقاشی کردن، رنگ کردن.
برگشت نشست روبروی آینه و زل زد تو قاب عکس، زل زد تو چشمای ارسلان که تو عکس نشسته بود روی کنگره دیوار و دست دراز کرده بود سمت ارغوان.
گره موهاش رو باز کرد و ریخت روی شونه هاش، تمام برفی که آسم
رسولم میبینم که آن ها تو را دروغگو خطاب می کنند. می دانم که به تو می گویند چرا مثل فرشتگان نیستی و چون آدمیان در بازار قدم میزنی. رسولم می دانم که غصه ی مهجوری قرآن در میان قومت را می خوری. رسولم گمان نکن که آن ها خواهند شنید یا چیزی درک خواهند کرد. نه هرگز! آنها مانند چهارپایان می مانند، حتی از آن هم بدتر. رسولم غصه نخور، من همه چیز را می دانم، تو را و قلبت که محل هبوط قرآن است، خود در آغوش خواهم گرفت.
+برگرفته از تمام سوره فرقان که گویی خداوند
بسم الله الرحمن الرحیم
غم ها و شادی ها و بدبختی ها و خوشبختی ها محاصره ات میکنند
و تجلی ایه ان الله مع العسر یسرا میشوند
زمانی گرد غفلت از رویت برداشته میشود
تازه میفهمی که فقط در محاقی بی انتها به هبوط رفتی
جایی که هرگز امیدی برای رهایی نیست
و وقتی نوری از انوار عالم وجودت را بیرون می آورد
و نجاتت میدهد
تو میفهمی که یسر زندگی همین نجات هست
همین عشق هست که نور هدایت شده
تا بفهمی حالا سفینة النجاح حسین چه سفینه ای ست
هنگام خداحافظی با محاق
ز بهشت که بیرون آمد، داراییاش فقط یک سیب بود. سیبی که به وسوسه آن را چیده بود.و مکافات این وسوسه هبوط بود.فرشتهها گفتند: تو بی بهشت میمیری. زمین جای تو نیست. زمین همه ظلم است و فساد. و انسان گفت: اما من به خودم ظلم کردهام...زمین تاوان ظلم من است. اگر خدا چنین میخواهد، پس زمین از بهشت بهتر است.خدا گفت: برو و بدان جادهای که تو را دوباره به بهشت میرساند، از زمین م
به نام خدای شنهای طبس
شهید آوینی:
« عصر تمدن غرب و سیطره ی روح سرمایه داری بر بشر به پایان رسیده و عالم در
محاصره ی حقیقت است ... حقیر این عرصه را آوردگاه مبارزه ای عظیم می بینم
که بین آدم و دعوات شیطانی نفس اماره اش درگیر است. آدم فریب خورده و از
بهشت حقیقت خویش هبوط کرده، اما دیگر توبه اش مقبول افتاده است و زود است
که بازگردد.»
من در فروپاشی تمدن غرب بیش تر به تحول درونی غربی ها امیدوارم
تا جنگی رو در رو که میان شرق و غرب و یا اسلام و غرب روی د
خون از گوشهی لبش آرام به پایین چکه میکند؛ کسیدگر با احساسش قلبش را نشانه رفته است؛ دیگری با احساسش گوشهی تاریکی از اُتاق، دست و پا میزند، همانند مرغی که جلادوارانه، سرش را از تنش جدا کرده باشند! تاریکی سرد است؛ دیگر هیچچیز نمیتواند درونِ این تاریکی قلبش را به بازی بگیرد؛ حتی همین تاریکی، حتی همین سرمای اَبدی؛ باید چیزی درونِ مَغزش شکل بگیرد، چیزی شبیه به ترس، چیزی شبیه به هیولایی ترسناک درونِ ذهنش، اما عکسالعملی در کار نیست،
خون از گوشهی لبش آرام به پایین چکه میکند؛ کسیدگر با احساسش، قلبش را نشانه رفته است؛ دیگری با احساسش، گوشهی تاریکی از اُتاق، دست و پا میزند، همانند مرغی که جلادوارانه، سرش را از تنش جدا کرده باشند! تاریکی سرد است؛ دیگر هیچچیز نمیتواند درونِ این تاریکی قلبش را به بازی بگیرد؛ حتی همین تاریکی، حتی همین سرمای اَبدی؛ باید چیزی درونِ مَغزش شکل بگیرد، چیزی شبیه به ترس، چیزی شبیه به هیولایی ترسناک درونِ ذهنش، اما عکسالعملی در کار نیس
دانلود کتاب احمد اسماعیل در بوته نمود و نقد
بسم الله الرحمن الرحیم
کتابی جامع در نقد جریان احمد اسماعیل بصری موسوم به دجال بصره ، به تالیف محقق گرانقدر آقای اکبر بیرامی که این کتاب را در ۴۷۴ صفحه جمع آوری کرده اند.شبهات فراوانی از سوی فرقه دجال بصره به بنیان گزاری مدعی دروغین احمد اسماعیل بصری را واکاوی نموده و از نگرشهای گوناگون آن شبهات را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
آنچه در این نوشته خواهید خواند:۱- نکات دهگانه در باره فرقه انصارالمه
بسم الله
صدای تلویزیون را قطع کرده ام و تصویر را گذاشته ام برای خالی نبودن عریضه ! مثل همیشه تبلیغ است . یک دنیای رنگی ، شاد ، براق و لوکس . همه چیز خوب است نه، درواقع عالی است در ایده آل ترین شکل ممکن است، خانه ها عین داستان های فانتزی کتاب ها و انیمیشن ها هستند، سفره ها خوش آب و رنگ، دختر و پسرهای شیک و جذاب، مادران شاد پدرهای موفق، بچه هایی خوشبخت ، بهشت عدن پدرم آدم و مادرم حوا هبوط کرده در صفحه ی تلویزیون ! اوضاع اصلا شبیه جهان کرونا زده نیست
آن بالا که بودم، فقط سه پیشنهاد بود:
اول گفتند زنی از اهالیِ جورجیا، همسرم باشد. خوشگل و پولدار. قرار بود خانه ای در سواحلِ فلوریدا داشته باشیم. با یک کوروتِ کروکیِ جگری. تنها اشکالاش این بود که زنم در چهل و سه سالگی سرطانِ سینه میگرفت. قبول نکردم. راست اش تحملاش را نداشتم.
بعد، موقعیتِ دیگری پیشنهاد کردند: پاریس، خودم هنرپیشه میشدم و زنم مدلِ لباس. قرار بود دو دخترِ دو قلو داشته باشیم. اما وقتی گفتند یکی از آنها در نه سالگی در تصادفی کش
حلقه بازوهایت را از دور گردنم بردار...گناهانت را هم!
نمیخواهم دوباره داستان آن سیب لعنتی را تکرار کنی...و معرکه بگیری که وسوسه من بود دلیل این هبوط...
بس است...
حوا صدایم نزن...
من لیلی ام...
لیلی دور ...
لیلی ناتمام مانده...
..همان که آنقدر ها به دل نمی نشست...همان که هرکس اورا میدید میگفت جمع کن بساطت را با این عاشق شدنت...
اصلا نه ...
من لیلی نیستم...
چه لیلی باشم چه حوا...یا گناهت ...یا خونت ...آویز گردنم میشود...
بگذار دلم را از محاصره دستانت دربیارم...
من ...م
دانلود آهنگ محمد اصفهانی ولایت عشق
Download Music Mohammad Esfahani Velayate Eshgh
دانلود اهنگ ولایت عشق از محمد اصفهانی با متن شعر و ترانه از سایت پلی نیو موزیک
دانلود آهنگ بنگر که از هفت آسمان جایی فراسوی زمان
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
متن آهنگ محمد اصفهانی ولایت عشق
بشکن سبوی باده را مستی تویی هستی تویی , در این سرای نیستی مستی تویی هستی تویی
تو آفتاب هشتمین سر چهارده عدد بیدار کن خواب مرا از وحشت این دیو و دد
بنگر که از هفت آسمان جایی فر
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
دریافت
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیرم دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
تو دریایی ! نه، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم مورِ آیات عظام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر الاوصیا، عالی اعلایی
«امامُ الانْسِ و الجِنَّه»، امامی
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیرم دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
تو دریایی ! نه، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم مورِ آیات عظام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر الاوصیا، عالی اعلایی
«امامُ الانْسِ و الجِنَّه»، امامی
۱. گناه پیش و پس از آن که گناه باشد، تصور گناه است.
یعنی تصور کشتن از خود کشتن قبیحتر است.
۲. آیا تفنگی که گلوله از آن خارج میشود معصوم نیست؟
۳. گناه یکجور بیگانگی یا تعارض است با طبیعت خودمان.
۴. احساس گناه، ذاتی و اجتنابناپذیر است. این که در کهن الگوها انسان با گناه آغاز میشود و هبوط میکند، این که از روزگار دور قربانی میکردهاند، و این که مسیح بار گناهان انسان را بر دوش میکشد موید همین نکته است.
۵. گناه نخستین، نه خوردن گندم یا
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیری دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
نمی گویم کرامت را تویی معنا
کرامت از تو دارد آبرویش را
تو دریایی ! نه ، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم گوشه ای از احتشام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر
سلام واژه هایم را بپذیر...
آسمان اینجا گرفته، آنجا را نمی دانم! حرفهای تکراری پشت یک نگاه مرطوب ماسیده، آنجا را نمی دانم. قصه بود... همه آن بی پروایی ها، همه آن بی قراری ها. قصه بود... تک واژه های بی دلیل تنهایی هایم، دوستت دارم های بی صدای خستگی هایم. سلام واژه هایم را بپذیر، که بی هدف به سوی تو پرواز می کنند... یادت باشد روز، روزگار خوش است، و همه چیز بر وفق مراد... یادت باشد این حرفها را جایی نگویی.. سرنوشت این واژه ها جوخه سکوت است! یک سکوت ابدی، بی
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیری دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
نمی گویم کرامت را تویی معنا
کرامت از تو دارد آبرویش را
تو دریایی ! نه ، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم گوشه ای از احتشام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر
میگفت قهر نکن.میگفت وقتی نیستی چشمانم تا آخر خیابان ورم میکند کش می اید ان وقت میشود گیت ایست بقیه..زل میزند و خیره میشود ..بدون پلک..چشمانم میخواهد از کاسه بزند بیرون...درد می گیرد از بس که دنبالت میگردد و نمیابد..میگفت ارباب تو چرا همیشه نیستی؟یعنی هستی ولی وقتی نیستی فقط میفهمم نیستی میگفت وقتی دیگر وسوسه نمی شوم میفهمم رفته ای ولی من تو را میخواهم...دماغش چین خورد میخواست عطسه کند از همان عطسه های بلند و ترسناک ولی عطسه ش در نیامد مث
حکایت کرده اند که صبح روز هبوط، آدم نزد پروردگار آمد و گریه ای کرد از عشق، به طراوت باران بهمنی و گفت " ای معبود و معشوق یکتای من، اکنون که ما را به تبعیدگاه نامعلومی می فرستی، گیرم که من در همه سختیهای ناشناخته در عالم آب و گل شکیبا باشم، با من بگو که آخر فراق تو را چگونه تحمل توانم کرد؟ " خدواند آهسته در گوش آدم گفت: " من خود با تو می آیم " آدم پرسید: " این چگونه باشد؟ " فرمود: " تو در سیمای آن حوّا که همراه توست خورشید لبخند من و برق نگاه من و صدای
فرزندم:
زمانی حضرت امام خمینی رحمة الله علیه فرمودند: حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر _ ولو امام عصر_ باشد اهمیتش بیشتر است... برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا میکند برای اسلام... همه انبیا از صدر عالم تا حالا آمدند، برای کلمه حق و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند..
اغلب مذهبی ها حتی نیافتند جان کلام امام چه بود و بعد از گذر این همه سال منی که امام را ندیدم باید برای طیف های مختلفی از بچه مذهبی ها اثبات کنم که فرمایش امام درست بوده..
✍️ مجیددادرس خالدی -حقوقدان
امروز در میان هیاهوی نوشته های سال گذشته خودم به این متن برخوردم که نامش سمفونی آرامش بودو چون که فردا نمیتوانیم طبق سنت گذشته به دل طبیعت برویم ، نصمیم گرفتم دل و جانتان را به عمیق ترین و دل انگیزترین نقطه خلقت یعنی کویر ببرم امیدوارم از خواندنش لذت ببرید
♦️در کوچه پس کوچه های کویر در میان بوته های خشک و تشنه بیابان پرسه زنان به مانند قطره ای هبوط کرده در کویر ، در نقطه ای دور دست که کویر با آسمان قرابتی دیرین
زمان کند میگذره وقتی منتظری.زمان تند میگذره وقتی دیرت شده.زمان کشنده ست وقتی غمگینی.زمان کوتاهه وقتی خیلی شادی.زمان بی پایانه وقتی دردی داری.زمان طولانی میگذره وقتی بی حوصله ای.توجه کن:زمان با توجه به اتفاقات درون تو می گذره نه عقربه های ساعت!
با هبوط(نزول) آدم و همسرش به روی زمین،ابلیس هم آمد روی این کره خاکی که جنگ دائمی خودش را با آدم و نسلش ادامه دهد.
ابلیس ظاهرا دست تنها هم نبود،یک عده از هم طائفه ای ها و هم نسلش را هم بسیج کرد تا گاز انبری خیل آدم و آدمیان را لوله کنند !آدم و حوا بعد اخراج از بهشت و با عنایت الهی شروع کردند به استغفاراز رفتار خودشان و بالاخره توبه آنها پذیرفته شد.فرزندانی از آنها متولد شد و از آن فرزندان،فرزندانی دیگر...و ابلیس این بار سراغ اولاد آدم رفت و بالاخره
فقط نه این که خمیده چنان هلال شدی
شبیه فاطمه چون سایه و خیال شدی
شبانه روز فقط مرگ را طلب کردی
چه شد که این همه لب تشنه ی وصال شدی؟!
چه حیف! تشنه ی دیدار دخترت ماندی
دچارِ غربت این دوری و ملال شدی
میان ظلمت زندان، به قلبِ بدکاره...
هبوط کردی و خورشیدِ لم یزال شدی
چقدر وقت نمازت تو را کتک زده اند
چقدر مضحکه ی قومِ بدخصال شدی
بگو به ساحتِ پاکِ علی ولی الله
چه گفته مرد یهودی، مریض حال شدی؟!
اگر غلط نکنم ساقتان شده مرضوض
عجیب وقت پریدن شکسته بال شدی
چه
با قلمی از جنس نرم بوسه
بر تاول های پیکری که نای رفتن ندارد
چگونه باید بر لبان بی رمق نامه نوشت؟
تو قامت بلندی از کتمان
من شعر کوتاهی در یک دنیا بی وفایی:
اینچنین با زلف های سیاهت
آن چشمانی که در فریب دل ها یدی طولانی دارد
من که یکبار بیشتر تو را ندیدم!
چرا زیر باران راه می پیمایم سیب سرخ گونه هایت را؟
هزاران سال اگر بگذر از مرگم
من همان یکبار طعم ناقص بوسه هایت،
من همان دست «دست نیافته» به آغوشتت را به خاطر دارم!
همچنین است که تو باید به خاطر ب
آدمها مثل ِ کتابها هستند
زنده یاد قیصر امینپور در ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ در روستای گتوند (شهرستان امروزی) از توابع شهرستان شوشتر در استان خوزستان به دنیا آمد. از وی در زمینههایی چون شعر کودک و نثر ادبی، آثارمتعددی منتشر شدهاست.
وی در سال ۱۳۶۹ قطعه شعری را به یاد دکترعلی شریعتی مزینانی سرود با نام «آدمها مثل کتابهاهستند.»
“آدمها مثل ِ کتابها هستند”
بعضی آدمها جلدِ زرکوب دارند،
بعضی جلدِ ضخیم و بعضی نازک،
بعضی آدمها ترجمه شده اند
روز عرفه:
امام صادق (علیه السلام )فرموده اند :«کسى که در ماه رمضان آمرزیده نگردد تا رمضان آینده آمرزیده نمىگردد؛ مگر این که روز عرفه را درک کند»عرفات، نام منطقه وسیعى است با مساحت حدود 18 کیلومتر مربع در شرق مکه معظمه، اندکى متمایل به جنوب که در میان راه طائف و مکه قرار گرفته است. زائران بیتالله الحرام در روز عرفه - نهم ذى حجّه - از ظهر تا غروب در این منطقه حضور دارند. در نقلى آمده است که آدم و حوّا(علیه السلام) پس از هبوط از بهشت و آمدن به کره خ
زمان آدم را به خیلی چیز ها عادت میدهد. اولش باورش سخت است ولی هرچه که زمان رو به جلو می رود میبینی که عادت کرده ای. عادت برای چیزی که آن اول برایت غیر ممکن و سخت بوده. باید به قدرت زمان ایمان آورد و بدانیم که زمان همه چی را درست می کند حتی چیزهایی قرار با رفتنشان جانمان را از ما بگیرند...
خداوندپس از سختیآسانی قرارخواهد دادسوره طلاق - آیه۷کو پس؟ما پونزده شب توی سختی برنامه رفتیم، چرا به اون آسونیِ موعود نمیرسیم پس؟ زوده؟میرم عقبتر...ما یکساله داریم با دلار بالای ده هزار تومن به سختی زندگی میکنیمکو پس آسونیِ بعدش؟اینم زوده؟آقا ما شیش ساله رای دادیم و سختی کشیدیمنون و تره خوردیم که به نون و کره برسیم.سربالایی رفتیم که بعدش بیفتیم توی سرپایینی.کو پس؟بازم زوده؟ عقبتر بریم؟ما سی ساله بعد از جنگ داریم سختی میکشیم
سهمیه بنزین آبان از کارت سوختم پس گرفته شد.
اینترنت ما هنوز وصل نشده است.
کمک معیشت یا به عبارتی یارانه هم دریافت نکردیم.
حجم اینترنتمون هم تمدید نشد.
ما احتمالاً قرار بود از اتباع کره شمالی باشیم اشتباهی در ایران هبوط کردیم.
اتحاد جماهیر شوروی، اوکراین، چرنوبیل، فروپاشی، نظام مقدس دروغ، هواپیمای اوکراینی، انتقام سخت واقعیت از دروغ. لابد این بار هم در کهریزکِ هواپیما یک روحالامینی بود که مننژیت نگرفته بود. کدام تولید داخلی؟ وقتی فشار را هم از جنس خارجیاش قبول میکنید. زندگی یک فیلمنامه غمانگیز نیست که کارگردانش نون نرسیدن آدمها را بخورد، او با همین نرسیدن، آدمها را میخورد. هواپیمایی سرنگون شده است و به آنهایی که روی زمین ماندهاند، میگویند با
قلب ماآتشفشانش مهدی صاحب زمان/جسم ماگشته امانش مهدی صاحب زمان/حضرتش مانند شمس وماه تابش میکند/حجت حق در جهانش مهدی صاحب زمان/کعبه هم درانتظار طلعت زیبای او/حق همیشه درفشانش مهدی صاحب زمان/جمعه هااین اشک چشمان مثل زمزم میشود/آن امام درنهانش مهدی صاحب زمان/گریه ها اندر فراقش حالتش یعقوبی است/ذکر ما فیض بیانش مهدی صاحب زمان/شد امید اهل بیت و حافظ قرآن حق/لطف حق درآسمانش مهدی صاحب زمان/دشمنان راحضرت اوخوار ورسوامیکند/تیرحق اندرکمانش مهدی صاحب
هنگامی که چشم ها از سنگینی زمان به روی هم میروند، هنر به مانند پر لطیفی مرا قلقلک می کند تا زیبایی رو ببینم.خط هایی پر شده از آزادی فرم ها را می سازند، و واژه ها و رنگ ها و نت ها در آن غرق می شوند.ابژه ها از گرمای نگاهم در این بهار آب می شوند، و قطراتش بر روی زمان می چکد؛ زمان تهی می شود و عطرش همه جا می پیچد.
لینک دانلود:
http://lgbspace.com/291549/Lie.To.Me.S01E01.DB_LAND.Audio.128KB.mka
⏳ زمان منقضی شدن لینک :
1398/12/21 - 10:36:32
•
لینک دانلود:
http://lgbspace.com/291546/Aria_Banks_-_Some_Budget_Issues.mp4
⏳ زمان منقضی شدن لینک :
1398/12/21 - 10:37:54
•
لینک دانلود:
http://lgbspace.com/291543/Rachael_Cavalli_-_Making_Herself_At_Home.mp4
⏳ زمان منقضی شدن لینک :
1398/12/21 - 10:38:10
•
لینک دانلود:
http://lgbspace.com/291545/21460.mp4
⏳ زمان منقضی شدن لینک :
1398/12/21 - 10:38:23
•
لینک دانلود:
http://lgbspace.com/291541/14855.mp4
⏳ زمان منقضی شدن لینک :
1398/12/21 - 10:40:02
•
لینک
این کتاب گزینهٔ اشعار شفیعی کدکنی است که ظاهراً در کنار گزینهٔ دیگری که انتشارات دیگری آن را به چاپ رسانیده با هم یک مجموعهگزینه! حساب میشوند. شعرها از آغاز دوران شاعری شفیعی کدکنی با زبانی که معلوم است تحت تأثیر ترکیبی از سبک هندی و عراقی الهام گرفته شروع میشود، جاهایی رد پای الهام از زبان اخوان ثالث دیده میشود، به سنین میانسالی نویسنده که میرسد زبان آثار پختهتر و به خاطر همزمانی با فضای قبل از انقلاب سیاسیتر میشود. هر چقدر
امشب ماه در هاله یی از ابر ها بود خواستم با خبر باشی من خوبم البته اگر بچه های همسایه خفه می شدند بهتر بود
طبق معمول باید به تو و خیالم پناه ببرم تا از شر این زندگی جهنمی خلاص شوم
خوبم اما می توانستم با تو بهتر باشم کاش به جایت من منتظرت می ماندم اه چرا باید کارت دعوت به زمین را من باید قبول می کردم و چرا با هم به دنیا نیامدیم به من بگو چرا تنهایی بدون تو به دنیا امدم تا بفهمم عشق چیست در عوض بعد از مرگم تا ابد از تو جدا نشوم
می دانی چه قدر درد م
من علاقه عجیبی به تاریخ بشر داشتم. (که خیلی جدیش نگرفته بودم) چند باری هم سوزنم روی پیدا کردن پاسخِ این سوال که «هبوط حضرت آدم دقیقاً چند سال پیش اتفاق افتاده؟!» گیر کرده بود. اما همیشه جستجوهای اینترنتیم به ویکیپدیا و چند تا سایت مذهبی مثل ویکیشیعه ختم میشد.
یادمه حتی بچهتر که بودم، از نمایشگاههای کتاب فقط انواع و اقسام کتابهای «دایرهالمعارف» و «دانستنیها» رو میخریدم و لابلای صفحاتشون دنبال اطلاعاتی درباره همین حوزهی ت
انشا در مورد امام زمان کلاس هفتم انشا در مورد امام زمان کلاس پنجم انشایی درباره ی ظهور امام زمان انشا احساسی در مورد امام زمان انشا در مورد امام زمان به زبان عادی و ادبی انشا در مورد امام زمان عج الله انشا در مورد نیمه شعبان کلاس چهارم انشاء درباره امام زمان (عج)
ادامه مطلب
تولد امام زمان در سال ۹۸ از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
تاریخ ولادت امام زمان در سال ۱۳۹۸ چه روزی است؟
امام مدت اند سال دارد ولادت امام مدت عج سر سال 255 هجری صلصل می باشد و به روی کردن به اینکه حال سر سال 1439 ه ق هستیم زندگی امام مدت عج 1184 سال می باشد. کلید واژه ولی مدت گوساله الله تعالی امان جواد 15 شعبان القاب ولی مدت مادر تنها زمان ( 255 برخی تنها زمان ( 256 و برخی دیگر 258 قمری را تنها زمان ( میلاد متعلق .
ادامه مطلب
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، موندو دپورتیوو نوشت: آلباسته اولین تیمی بود کهلیونل مسیتوانست پشه اش را باز کند. این پیوستگی درون یکم می سال ۲۰۰۵ در لالیگا صورت داد. ۱۵ سال از این گل می گذرد. بازی بی اهمیتی برایبارسلونا نبود. آبی اناری ها به پیروزی نیاز داشتند تا فاصله شش امتیازی خود را با رئال مادرید حفظ کنند. مادرید توانسته بود رئال سوسیداد را تو آنتوئتا شکست دهد و اختلاف را به سه امتیاز برساند. با وجود این که آلباسته تیم قدرتمندی نب
دانلودخلاصه مدیریت زمان برایان تریسی
دانلودفایل
Search ResultsWeb results95 توصیه برایان تریسی برای مدیریت زمان بهتر که لازم دارید ...https://sookhtejet.com › 95-توصیه-مدیریت-زمان-برایان...Translate this pageMar 21, 2016 - اگر تمام کتاب های برایان تریسی را بخوانید و بخواهید بهترین تکنیک های او را در زمینه مدیریت زمان بدانید، به این نکات طلایی میرسید...خلاصه کتاب مدیریت زمان برایان تریسی Archives | سوخت جتhttps://sookhtejet.com › tag › خلاصه-کتاب-مدیریت-زمان...Translate this pageMar 21, 2016 - مدیری
مجله مهر شبکههای اجتماعی
۴ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۲
ماجرای یک مراسم تدفین عجیب؛
سوگواری با جیغ و دست و هورا!
دیروز فیلمی از یک مراسم تدفین عجیب منتشر شد که خانواده فرد متوفی به جای سوگواری ترجیح دادند به کف زنی و دف نوازی بپردازند.
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابل
این روز ها طناب قلاده ی زمان است که محکم تر از دیگر اربابان گردنم را میکشد و من مثل توله سگی مفلوک زوزه کشان تسلیم میشوم
شاید هم از اول تنگ ترین قلاده بر گردن انسان قلاده ی زمان بوده
دوست دارم بگویم :زمان کسی است که هرچیزی را در دست و هر کسی را در اختیار دارد و بعد هم مثل کازانتزاکیس پیرمرد نیمه دیوانه ی خوش احساس بگویم 《او یا خداست یا شیطان》
واما پینک فلوید چه خوب میگوید که ما همیشه به زمان سجده کرده ایم (در موقعیت های زمانی خاص دعا کرده
قسمت دوم فصل هشتم گیم اف ترونز از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
آنچه در قسمت 2 فصل هشتم سریال گیم اف ترونز می بینیم
Death has many The final season of Game of Thrones airs Sundays on. ۵ پیش دماغ هیجانانگیز به هدف زمان هشتم مجموعه گیم آف ترونز بازی کلاه و تخت دور بخش آغاز زمان هشتم ۵۴ و ۵۸ دقیقه هستند و بخش سوم یک زمان است و سر توقف ٔ ۱۸ ماهه میان زمان ماقبل آخر و این زمان اینترنت پرشده.
ادامه مطلب
.
ای ساحتِ عرفانی شب،
بیا که تمام شدهایم؛
بیا که ذوقِ دمِ صبحِ گلهای سرخ را، به باد دادهایم!
بیا که نسیم،
در ماتم بوتههای یاس،
دیگر به دشتِ ترانه، هبوط نمیکند!
.
•••••••
.
ای ساحتِ عرفانی شب،
بیا که تمام شدهایم؛
بیا که زمستان، فصلِ فریبِ بهار شده است؛
بیا که عشق،
جایی میان حسرت و آه،
غمناکترین ترانهی تاریخ را میخواند!
.
•••••••
.
ای ساحتِ عرفانی شب،
بیا که تمام شدهایم؛
بیا که تَنِ سپیدارهای کهنسال زمان،
بیتا
طوری نزی که مرگ تو رامش خانه شود
حضور زنده ات اوج عذاب کسانو حفظ حُرمتَت اصل و پایه نباشد، احترام توعین ریا و ترس وی از جناب خداوجود اهل خانه مملو درداحترام ضرور، همه رایشکنجه ی سخت کرد ...!
تا کی غرور تو قاتل عقل و شعورتا کی تو اهل دخالت و زورزبان حکم تو نیش زننده چو زنبور
بیا و لب به حقِ دینِ نداشته، ببندخداشناس نِه ای - (تو خود خدای خودی) -دهان گُنده ببند و کُنده مباشآتش نفرت بیش به اهل خانه مپاشبرای اهل خانه ی خویشسکوت کن و مایه ی زجر و هبوط،نم
بسم الله؛سال 85.86 روی پایان نامه دوره کاردانیم کار میکردم که یک وب سایت فرهنگی اجتماعی بود. اون سالها خیلی در زمینه مسائل فرهنگی اجتماعی فعال بودم و خیلی دوست داشتم یک سایت هم راه بندازم و محتوای فرهنگی هنری توش منتشر کنم. اسم سایتم رو هم گذاشته بودم « الف» . ایده ای که دو سه سال بعد تبدیل شد به « کافه جوانی » و البته هیچ وقت هم فرصت این رو پیدا نکردم که به شکل کاملی اجراش کنم.
امشب موضوعی پیش اومد که یاد اون سایت افتادم . مدتی بود تصمیم گرفته بود
خلاصه مدیریت زمان برایان تریسی
دانلودفایل
About 700,000 results (0.42 seconds)Search ResultsWeb results95 توصیه برایان تریسی برای مدیریت زمان بهتر که لازم دارید ...https://sookhtejet.com › 95-توصیه-مدیریت-زمان-برایان...Translate this pageMar 21, 2016 - اگر تمام کتاب های برایان تریسی را بخوانید و بخواهید بهترین تکنیک های او را در زمینه مدیریت زمان بدانید، به این نکات طلایی میرسید...خلاصه کتاب مدیریت زمان برایان تریسی Archives | سوخت جتhttps://sookhtejet.com › tag › خلاصه-کتاب-مدیریت-زمان...Translate this pageMa
راز اتصال به امام زمان چیست⁉️
( قسمت اول)
یکی از سوالات خیلی کلیدی و مهمی که در مورد امام عصر ارواحنا فدا باید برای همه ما مطرح بشود؛ عبارت است از اینکه راه اتصال به امام عصر ارواحنا فدا چه در زمان غیبت، و چه در زمان ظهور و حضورشان چیست؟
ادامه مطلب
هنگامی که چشم ها روی هم میروند، هنر به مانند پر لطیفی مرا قلقلک می کند تا زیبایی رو ببینم.خط هایی پر شده از آزادی فرم ها را می سازند، و واژه ها و رنگ ها و نت ها در آن غرق می شوند.ابژه ها از گرمای نگاهم در این بهار آب می شوند، و قطراتش بر روی زمان می چکد؛ زمان تهی می شود و عطرش همه جا می پیچد.
طبق نصّ کتاب مقدّس، خداوند متعال حضرت آدم; را از خاک بسرشت و روح خود را در او دمید تا به صورت نَفْس زنده درآمد. او آدم را به صورت خود آفرید. پس از آفرینش انسان، در مشرق عدن باغی غرس کرد و انسان را در آن سکنی داد.
در این باغ، خداوند انواع درختان زیبا و خوشخوراک را رویانید تا آدم و همسرش از آن بخورند، اما درخت حیات و معرفت را در وسط باغ قرار داد و به آدم امر کرد که از آنها نخورد، زیرا اگر از آن بخورد خواد مُرد.
مار که هوشیارترین حیوان صحرا بود، زن آدم
در زندگی به زندگی خندیدن جدی ترین کار دنیاست و تلاش برای همواره جدی بودن، شوخی تلخ روزگار با ماست
همه چیز همواره در حال تغییر استهمیشه، یکسان خوب بودن خوب نیست و هر بدبودنی، بد نیست
هر لحظه میتوان دید بوئید چشید، همیشه میتوان رفت، آمداما همیشه نمیتوان ماند
زمان معلوم میکندچه کسی بلد است هم خوب باشد و هم بد
ماندن از جنس زمان استو زمان فراتر از ما
سربار غم خود شده ام میچکم از سر یک خار درون دل شب
که از ساقه ی یک گل بی رنگ به بیرون جسته
میچکم از دل یک فرض محال به یک کاسه ی شک
یا که از فرط فراق من و اندیشه ی روز
میچکم روی زمین یک خواب
به زمان می نگرم
راهزن می آید در یک آن
کاروان رویا را به یغما می برد
به زمان می نگرم
در مرگی به تن مردی خوش آمد میگفت
مرد بی چاره به دربان خیره
به امید خواب دیدن زیر لب از طرب صبح میگفت
به زمان می نگرم
سربار غم خود شده ام
جام از دست من افتد به درون یک راز
راز از
گذشته و آینده زمان حال را به سرقت میبرند انسان باید گذشته را با احترام یاد کند ولی اگر او را در چنگال خویش گرفته است آن را به فراموشی بسپارد آینده را نیز با این اطمینان که برای او را برطرف کند و به دنبال شادی های بسیار برق در مقام میآورد نیک بنگرد ولی کاملا در زمان حال زندگی کند
مدیریت زمان، به معنای استفادهی صحیح از زمان و تواناییِ ذخیرهی زمان اضافه در کارها میتواند باشد. مدیریت زمان را هم در مطالعه و هم در آزمون دادن بایستی مدنظر قرار داده و اجرا کرد. البته این دو به هم وابسته هستند. لذا در وهلهی اول باید مدیریت زمان در منزل و حین مطالعه اجرا شود و در وهلهی دوم با کمک تکنیکهای ویژه در جلسهی آزمون نیز مدیریت زمان داشت.
برای شروع در منزل موارد زیر در حین مطالعه باید رعایت شود:
هدفگذاری تعداد صفحه قبل ا
بسم الله الرحمن الرحیم
از روزی که عاشق چشمان ابراهیمم شدم
یکتا پرستم
این را خدا هم تصدیق میکند
پیش از این هبوط کرده ای بودم
حالا شیعه علی شدم
که پروانه عشق را
در غروب طلائیه
حواله ام میکند
فهمیدم ستاره ها همه افول کردنی ان
وقتی که نور ستاره چشمان تو مرا عاشق کرد
حق هست گویم
پیامبر اولوالعزم هستی
معجزه ابراهیم به شکاندن بت ها نیست ...
معجزه او تبدیل سرزمین نار به گلستان نور هم نیست
این ها همه فرع هستند ..
اصل معجزه ابراهیم امانت عشق
چون سنگی عاشق
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">
دریافت
بر ستیغ صخره، باز بود دستانم
ایستاده بر پیشانی چروک قله تاریخ
انگار هبوط کرده میان اجدام
و چون همیشه نگاهم به آسمان!
چونان سیاه مستان هوشیار،
چشمانم
به نام خدای مهدی عج
روزی یکی از طلاب مدرسه رفاه (محل اقامت حضرت امام در روزهای قبل پیروزی) به امام عرض میکند ؛ شما چرا در بین صحبتهایتان از امام زمان عج کمتر اسم میبرید؟امام بمحض شنیدن این سخن در جا ایستادند و فرمودند:چه میگوی؟ مگر شما نمیدانید ما آنچه داریم از امام زمان عج است ؛ آنچه من دارم از امام زمان عج است ؛ آنچه از انقلاب داریم (انجام میدهیم) از امام زمان عج است...
برگرفته از کتاب حرفی از هزاران ص 40 و 41(مجموعه پرسش هایی از امام خمینی)
.
سلام من امروز براتون یک ماشین زمان دارم . گفتم مخترعم البته دارن روش کار می کنن ام این یکی زهنی است.الان می خواهیم بریم توی ماشین زمان فکرش را بکن که به 15سال بعد برویم چه اتفاقی می افتاد.من که میشد25سالم بعد مثلا باید الان برم دانشگاه هیچی هم بلد نیستم بدبخت شدم فقط باید دانشگاه رو دور بزنم فرار کنم برم پیش ماشین زمان تا برگردم به15 سال پیش اگر الان برم 15 سال قبل به موقع میرسم به کلاس چهارم که وقتی 10 ساله بودم.
سلام من امروز براتون یک ماشین زمان دارم . گفتم مخترعم البته دارن روش کار می کنن . این یکی زهنی است.الان می خواهیم بریم توی ماشین زمان فکرش را بکن که به 15سال بعد برویم چه اتفاقی می افتاد.من که میشد25سالم بعد مثلا باید الان برم دانشگاه هیچی هم بلد نیستم بدبخت شدم فقط باید دانشگاه رو دور بزنم فرار کنم برم پیش ماشین زمان تا برگردم به15 سال پیش اگر الان برم 15 سال قبل به موقع میرسم به کلاس چهارم که وقتی 10 ساله بودم.
سیدبن طاووس می گوید: امام زمان(عج) را در سرداب مقدس دیدم که در سجده ضجه می زدند و گریه می کردند، گوش سپردم و شنیدم که امام زمان(عج) برای سبکباری شیعه اشک می ریزند و ناله می کنند.
امام زمان(عج) به شیخ مفید فرمودند: ما فراموش تان نکرده ایم که اگر چنین بود با این همه دشمنی های موجود تا حالا سفره تان را جمع کرده بودند و چیزی به نام شیعه باقی نمی ماند. ... ای کاش این یاد دوطرفه باشد.
فرهنگ انتظار ناب شیعی این است که همه مدیریت زندگی و شخصیتی مان را طبق رضا
گیم اف ترونز فصل 1 قسمت 2 از سایت بلاگ دانلود دریافت کنید.
سریال بازی تاج وتخت فصل 1 قسمت2 دوبله به فارسی HD
دانلود زمان دوم سریال گیم اف ترونز دانلود زمان دوم سریال گیم اف ترونز دانلود سریال گیم اف ترونز زمان 2 دانلود زمان دوم سریال بازی کلاه و تخت Game Of Thrones Season 2 دانلود سریال Roswell New Mexico زمان 1 بخش 12 همه . ▶ 48 32 Jul 29 2018 به همه کیفیت داستان هفت خانواده اشرافی به هدف حاکمیت بر کشور داستان ای وستروس سر کیفیت ستیز به داستان از جایی آغاز می شود که.
ادامه مط
مدیریت زمان موضوعی است که نیازمند داشتن مجموعه ای از مهارتهاست. استفاده ازمدیریت زمان به شما کمک میکند به طور موثری از زمانی که دراختیار دارید استفاده کنید.مدیریت زمان موضوعی که بسیار حائزاهمیت درکسب وکار نیزمی باشد ودرصورتی که نتوانیم این موضوع را مدیریت کنیم کسب وکارما با مشکل جدی مواجه خواهد شد. سوالی که ممکن است مطرح شود این است که چرا با توجه به اهمیت زمان افراد ازمهارت های مدیریت زمان استفاده نمیکنند؟
تکنیک مدیریت زمان GTD ت
آدم خلق شد.فرمان سجده برای فرشتگان صادر شد.ابلیس نافرمانی کرد.خداوند او را از مقام مقربین اخراج کرد و لعنت ابدی و سرنوشت جهنم را برای او مقرر نمود.ابلیس سوگند یاد کرد که همه انسانها را گمراه خواهد کرد... این خلاصه مطالبی است که قبلاً گفتیم و اکنون قسمت پایانی:
آدم و حوا در بهشت قرار میگیرند:وقُلْنَا یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ و گفتیم اى آدم خود و همسرت در این باغ سکونت گیر
این بهشت در جایی غیر زمین است( بعنوان یک موضوع مستق
دیشب دقایقی از فیلم مستند « نمک زمین » را تماشا کردم. یک مستند فرانسوی – برزیلی به کارگردانی ویم وندرس و ژولیانو ریبیرو سالگادو که در سال دوهزار و چهارده اکران شده است. شروعی فوق العاده داشت. با عکس هایی تاثیرگذار از یک عکاس برزیلی به نام سباستیائو سالگادو . عکاسی که با عکس هایش از گستره ی زمین و طبیعت و مردمان گوناگون ، روایت گر بخشی از فجایع انسانی و طبیعی و رخدادهای هولناک تاریخ معاصر جهان بوده است. عکس های سیاه و سفیدی از معادن طلای بر
"مفهوم زمان برای برخی ؛همان لحظه ای است که بیشترین فرصت در بالاترین حد ممکن، در آن نهفته است،این افراد بر زمانبندی مناسب تاکید بسیار می ورزند.کارشناسان امور تبلیغات به ما می گویندکه هیچ چیز ارزشمند تر از فکری که به موقع مطرح شود نیست. اگر بتوانی بیاموزی که لحظه مناسب را به محض رسیدن آن بشناسی و پیش از رفتنش آنرا غنیمت شماری ،مشکلات زندگی به کمترین حد خود خواهد رسید
معنی زمان برای برخی دیگر،تنها اندازه گیری ثانیه ها،دقیقه ها،ساعت ها و ساله
گذشت زمان، بر آنها که منتظر میمانند بسیار کند،
بر آنها که میهراسند بسیار تند،
بر آنها که زانوی غم در بغل میگیرند بسیار طولانی، و بر آنها که به سرخوشی میگذرانند بسیار کوتاه است...
اما بر آنها که عشق میورزند، زمان را آغاز و پایانی نیست♥️
ویلیام شکسپیر
علی پسر مزینان عاشق زادگاهش بود کویر محل هبوط او و این نیستان را کعبه ی آمال خود می دانست؛ تاریخی که در صورت جغرافیا برایش نازل شده بود.
امروز دوم آذر است همان روزی که خداوند فرزند شایسته کویر را به خاندان پرفروغ شریعتی در کهن دیار تاریخی مزینان هدیه داد مردی که سال ها بعد معلم و مدافع "عرفان ،برابری و آزادی" و مخالف زر، زور و تزویر،شد و چون نتوانستند فریادش را برتابند او را به شهادت رساندند غافل از آن که خط سرخ شهادت همیشه زنده است...
علی عاشق
داستانی از دیدار امام زمان(عج) با فرد آهنگر
شخصی که مسلط به علوم غریبه بود، توانست در زمان خاصی، مکان حضور امام زمان(عج) را در بازار آهنگران شناسایی کند، و پس از آن به سرعت برای دیدار ایشان راهی محل شد و مشاهده کرد که حضرت در کنار دکانی نشسته است که صاحب آن بیتوجه به ایشان مشغول نرم کردن آهن است، اما پس از مدتی مشاهده کرد که پیرمرد صاحب دکان به امام زمان(عج) گفت: «یابن رسول الله، اینجا مکان گرمی است اجازه دهید برای شما آب خنک بیاورم».
ادامه مط
خلاصه جلسه 22 و 23 و 24
علت چهارم مستقیم ابتلا به بیماری : سرایت بیماری از یک شخص به شخص دیگر
در روایتهای اسلام مسئله طَیِّرِه نهی شده است:یعنی اگر کسی صبح هنگام خروج از خانه با یک پرنده زیبا مواجه بشود،بگوید خوش یُمنی آمده و برعکس اگر مثلا با پرنده نحس(در خیال آنها کلاغ) مواجه شود از کار برگشته و به خانه بازگردد که اینکار در جاهلیت مرسوم بوده
مسئله حام نهی شده است.حام به معنی روح کشته شده با ظلم است که گفته میشد این روح میرود و میآید تا
جنگ، پناهندگان سوری، ترور، اقتصادهای مریض و وابسته، تحریم، بیماری، ویروسهای کشنده و خطرناک، فقر، گرسنگی، فاصله طبقاتی، کلاهبرداری، مرگ عشق، دروغ، پول دزدی، مواد مخدر، مدهای وحشی، بی رحمی، زورگیری ، بمب اتم، فیلترینگ، هژمونی انگلزادگان، محدودیت، قرنطینه، هوای آلوده، لباس پوست روباه، کیف پوست خرگوش زنده کنده شده، دینها و مکتبهایی نوظهور چون طاعون، قتل و غارت، از بین بردن طبیعت، سیل و زلزله، سوختن هکتارها جنگ، ابر قدرت ولد زنا،
گاهی رشته کار از دست آدم می ره، هِی می بینی زمان داره میره، می دونی وقت کم داری، اما زمان این جور وقتا سرمایه نیست دیگه برات، در واقع سرمایه آیه که از قبل با عمل و رفتارت سوختیش .. الانم بعد سوختنش! هر چند می گذره اما سرمایه ای از زمان نداری .. یه جوری گیر می افتی که می دونی یه قطعه از پازل رو گم کردی و نداری .. خدایا این گره ام رو باز کن
چراغ معلق بازداشتگاه/آسایشگاه/پالایشگاه که روی صورتم قفل میکند، چشمهایم را روی همه چیز و همه کس میبندم. مهم نیست بازجوها چه میخواهند؛ یکی انگیزهها را میپرسد، یکی علائمم را و یکی حرف حسابم را و من اعتصاب صدا کردهام.
به جرم قتل آینه و سنگها، برای تسکین درد زخمها و برای تلخیص استعارهها چپ و راستم میکنند. شاید به زودی اعدام، احیا و افشا شوم. من حرفهای صاف و سادهام را برای طناب دار نگه داشتهام، برای ارواح شب، برای خاطرات
این بیشترین زمان حضور در مدار زمین است . او 803 و 9 ساعت و 39دقیقه در فضا بوده است . او در زمان اقامتش در فضا به اندازه 0.02 ثانیه در آینده سفر کرده است . او با سفرش با سرعت 17500 مایل در ساعت تاثیری اثری مشهوربه اتساع در زمان را تجربه کرده است. یک روزی همین تاثیر می تواند رخداد مهمی را در سفر در زمان به وجود آورد ....
ادامه مطلب
یکی از زینت هایی که از دیرباز در میان انسان ها مرسوم بوده است، زینت انگشتر است . انگشتر علاوه بر زیبایی که به دست می بخشد، گاه دارای آثار معنوی خاصی نیز می باشد که آن آثار می تواند مجعول و معهود انسان ها باشد، مانند آنکه حلقه انگشتری را به نشانه پیمان ازدواج میان زن و مرد قرار می دهند که هر گاه نظر بر آن می افکنند، عهد و پیمان خود را در ازدواج تازه می کنند . یا ممکن است این آثار معنوی، تکوینی و مجعولِ خالق متعال باشد که در نگین و یا رکاب انگشتر ا
این روزها که می گذرد سالهاست که ...
نام تو وقت نیت این فالهاست که ...
چون یک تبسم است که بر دیده می کشم
یا محض دلخوشی این خیالهاست که ...
بر سینه ام سکوت تو داغی نهاده است
ردی به گردنم از این مدالهاست که ...
طوفانی هوای دل و چشم و گونه هام
دارای بیشترین احتمالهاست که ...
آهوی ملتمس دام چشم هات
درگیر پاسخ همه ی این سوالهاست که...
آخر پلنگ زخمی ساحل ندیده ات
در فکر چانه و لب و این خالهاست که ...
ممنوع شد خاطره و سیب و خنده ات
بعد از هبوط و بستن این بالهاست که
با بررسی منابع و مطالعات انجام شده در کتاب های
معتبر فرقه های تصوف، آموزهای مسیحیت تبشیری با فرقه های تصوف، از شباهت های یکسانی برخوردار است و بسیاری
از عقاید مبنایی در هر دو فرقه مشاهده می شود.
به گزارش رهپویان هدایت: یکی از
اعتقادات مشترک بین فرقه های صوفیه و مسیحیان تبشیری ، باور به گناه نخستین از طرف
حضرت آدم (علیهالسلام) است . آنان اعتقاد دارند این گناه، به ارادهی خداوند بوده
و حضرت آدم (علیهالسلام) مجبور به انجام آن بوده است.
فرق
داستان کوتاه درباره نیمه شعبان انشا در مورد امام زمان برای کودکان انشا در مورد نیمه شعبان کلاس چهارم انشا احساسی در مورد امام زمان شعر در مورد نیمه شعبان انشا در مورد امام زمان کلاس پنجم انشا در مورد امامت امام زمان انشا در مورد امام زمان به زبان عادی و ادبی
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
میگن زمان خیلی چیزها رو حل میکنه. راست هم میگن. خیلی غمها با گذر زمان فراموش میشه، خیلی دلخوریها با گذر زمان رفع میشه، خیلی از روابط با گذر زمان تغییر میکنه و ...
شاید فراموش شدن یه غم مثل غم از دست دادن یه عزیز که هیچ کاری نمیشه براش کرد، اتفاق مثبتی باشه... یا از بین رفتن یه دلخوری الکی مثل اختلافهای خانوادگی عجیب و غریب... اما در کل وقتی به این موضوع فکر میکنم که زمان چقدر میتونه رو مسائل مختلف تاثیرگذار باشه، غصهم میگیره. در واقع
وقتی کتابو میخونم همش فکر میکنم چرا زمان ما اینجوری نیست. انگار بودو نبود ما هیچ فرقی نداره. انگار ماها هیچ کاری نمیکنیم. انگار تو زمان و مکان وجود نداریم با این که هستیم. چقدر دلم میخواست جای دیگه توی اون زمانها بودم. زمان پیکاسو یا زمان سونتاگ و بارت. اما خب چیکار میشه کرد. من اینقدر دیر به دنیا اومدم. و باید با همین شرایط پیش برم.
کتاب پیروزی و شکست پیکاسو ، نوشتهٔ جان برجر ، ترجمهٔ سما صالح زاده ، نشر حرفه نویسنده
درباره این سایت